يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۳۳ ق.ظ
روحم پیر است
رنجور و دلگیر است
زخم خورده ای نفس حیوانی
در این دنیا اسیر است
سودای جدای در سر دارد
اما دلش پیش من گیر است
شوق پرواز دارد
از زندگی سیر است
روح من خسته از آدمهاست
دل زده از این دنیاست
میل به عاشقی دارد
بگمانم عشق پنهای دارد
-
۰
۰
- ۹۵/۰۵/۳۱